Wednesday, December 20, 2006

سارا، آي سارا

باب اين آهنگ را براي زن ش نوشت. نمي دانم چرا هي به نظرم مي آيد

ديلن باد احمق را هم براي طرف نوشت، سر همو هم بود که قاطي کرد.

حتا تغيير مذهب ش هم ربطي به طرف دارد به نظرم
باد احمق را طوري نوشت که از هر 100 نفر يکي هم نفهمد- به

خصوص در متن انگليسي ش- اما اين يکي را همه مي فهمند. باب اين

را يک بار زد و ضبط کرد و شاهکار است
ساراي دختر خاله هم آدم درستي است هم دخترخاله ي خوبي.من آدم

خانوادگی ای نيستم زياد. يعنی بيشتر از خون برايم شعور آدم ها مهم

است و سارا از اين لحاظ هم آدم درستی است: اين را به حساب تعريف

نگذاريد، من اگر بخواهم ازش تعريف کنم دوست تر دارم بگويم شبيه

لاليتا کاستا است، و جای او باشم باز ترجيح می دهم همين را بشنوم. حالا

سارا هم مثل نادر و علي رضا الماسيان و مريم در بلاد کفر است - و مثل

رضا براهنی و ابراهيم گلستان باز، والبته مثل باب ديلن و اريک کلپتون و

جيمز هتفيلد و کرک همت و لس کلی پول و جاش هوم و کورت وونه گات

جونيور و ميلان کوندرا ، و نه مثل امير و حامد و پيام و کامبيز و يک يا

دو نفر ديگر که در دسترس ند و کم يا زيادی کم می بينم شان. سارا

امروز يا ديروز تولدش بود يا هست و من در پادگان بودم و پيزی تلفن

زدن هم ندارم و به نظرم جدا از ترسو بودن کاشانی ها، سارا تنها چيز

خوب کاشان است. با اين حساب اين يک تر جمه مال تو سارا، آي سارا
Sara
سارا

I laid on a dune, I looked at the sky,
روي تپه شني دراز کشيدم، به آسمان نگاه کردم
When the children were babies and played on the

beach.
وقتي فرزندان بچه بودند و در ساحل بازي مي کردند
You came up behind me, I saw you go by,
تو از پشت سرم آمدي، گذشتن ت را ديدم
You were always so close and still within reach.
تو هميشه خيلي نزديک بودي و هنوز هم در دسترس

Sara, Sara,
سارا ،سارا
Whatever made you want to change your mind?
چه چيزي باعث شد تصميم ت را عوض کني؟
Sara, Sara,
سارا، سارا
So easy to look at, so hard to define.
بسيار آسان براي ديدن، بسيار سخت براي تعريف کردن

I can still see them playin' with their pails in the sand,
هنوز مي توانم ببينمشان که با سطل ها شان توي شن ها بازي مي کنند
They run to the water their buckets to fill.
طرف آب مي دوند تا سطل هاشان را پر کنند
I can still see the shells fallin' out of their hands
هنوز مي توانم گوش ماهي ها را ببينم که از دست هاشان مي افتند
As they follow each other back up the hill.
وقتي که دنبال هم بالاي تپه مي روند

Sara, Sara,
سارا، سارا
Sweet virgin angel, sweet love of my life,
فرشته شيرين باکره من، عشق شيرين زندگي من
Sara, Sara,
سارا، سارا
Radiant jewel, mystical wife.
جواهر درخشان، همسر شگفت

Sleepin' in the woods by a fire in the night,
خوابيده در جنگل کنار آتش در شب
Drinkin' white rum in a Portugal bar,
روُمِ سفيد نوشان در يک بار پرتغالی
Them playin' leapfrog and hearin' about Snow White,
آنهاجفتک چهارکش بازی می کنند و قصه سفيد برفی می شنوند
You in the marketplace in Savanna-la-Mar.
تو در بازار ساوانا لا مار

Sara, Sara,
سارا، سارا
It's all so clear, I could never forget,
کاملا واضح است، نمي توانم از يادت ببرم
Sara, Sara,
سارا، سارا
Lovin' you is the one thing I'll never regret.
عشق ورزيدن به تو آن چيزي است که هيچ وقت ازش پشيمان نمي شوم

I can still hear the sounds of those Methodist bells,
هنورز مي توانم صداي ناقوس کليساي متديست را بشنوم
I'd taken the cure and had just gotten through,
درمان را پذيرفته ام و الان تازه رستگار شدم
Stayin' up for days in the Chelsea Hotel,
چندين روز بيدار مانده در هتل چلسي
Writin' "Sad-Eyed Lady of the Lowlands" for you.
در حال نوشتن " بانوي چشم-غمگين زمين هاي پست" براي تو

Sara, Sara,
سارا، سارا
Wherever we travel we're never apart.
هر جا که سفر مي رويم هيچ وقت جدا نمي شويم
Sara, oh Sara,
سارا، آي سارا
Beautiful lady, so dear to my heart.
بانوي زيبا، بس عزيز براي دل من

How did I meet you? I don't know.
چه طور ديدم ت نمي دانم
A messenger sent me in a tropical storm.
يک پيغام آور من را در توفانی حاره ای فرستاد
You were there in the winter, moonlight on the snow
تو در زمستان آنجا بودی، مهتاب ِ روی برف
And on Lily Pond Lane when the weather was warm.
و وقتی هوا گرم بود در ليلی پاند لين {نيو يورک} بودی

Sara, oh Sara,
سارا، آي سارا
Scorpio Sphinx in a calico dress,
اسفينکس آبان ماهی در لباسی از چيت
Sara, Sara,
سارا، سارا
You must forgive me my unworthiness.
بايد بی ارزشی م را ببخشی

Now the beach is deserted except for some kelp
الان ديگر در ساحل به جز قدری جلبک چيزی نمانده
And a piece of an old ship that lies on the shore.
و يک تکه از کشتی ای قديمی که مانده
You always responded when I needed your help,
هر وقت کمک ت را خواستم جوابم را دادی
You gimme a map and a key to your door.
به م يک نقشه و يک کليد به درت را دادی

Sara, oh Sara,
سارا، آي سارا
Glamorous nymph with an arrow and bow,
حوری پرجلال با تير و با کمان
Sara, oh Sara,
سارا، آي سارا
Don't ever leave me, don't ever go.
هيچ وقت ترکم مکن، هيچ وقت نرو

2 Comments:

At 11:54 PM, Anonymous Anonymous said...

doroste ke pahloot nistam, vali kenaret hastam. doroste ke bahat nistam, vali be yadet hastam. merci ke yadi az man kardi. tarjomat kheyli ghashang bood. heyf ke jaye ghashangiya too internete! :(

 
At 12:40 PM, Anonymous Anonymous said...

Thank you my beloved cousin. I didn’t know about this post until Sahar told me this morning. That was very sweet; I guess I forgive you this year for not calling me on my birthday… ;)
I guess we are around your birthday now, I remember we used to celebrate our birthdays together when our parents didn’t wanna spend too much money!!  Whenever your birthday is, one big happy birthday to you cousin!
Nobody has sang a song about an Adib or I would have translated it for you! ;)

Your cousin Sara!

 

Post a Comment

<< Home