Monday, December 25, 2006

تا اين که عاشق ت شدم

ليريک پست قبلی بامزه ترين ليريک دنياست
Til I Fell In Love With You تا اين که عاشق ت شدم
Time Out Of Mind
1997

Well my nerves are exploding and my

body's tense
خب، اعصابم دارند مي ترکند و تنم منقبض شده
I feel like the whole world got me pinned

up against the fence
حس مي کنم که کل دنيا من را به حصار سنجاق کرده
I've been hit too hard; I've seen too much
سفت خورده ام، زياد ديده ام
Nothing can heal me now, but your touch
هيچ چيز نمي تواند درمانم کند ، به جز لمس تو
I don't know what I'm gonna do
نمي دانم چه مي خواهم کنم
I was all right 'til I fell in love with you
روبه راه بودم، تا که عاشق ت شدم

Well my house is on fire; burning to the

sky
خب خانه ام آتش گرفته ، شعله ها به آسمان مي روند
I thought it would rain but the clouds

passed by
فکر کردم مي خواهد باران ببارد اما ابر ها گذشتند
Now I feel like I'm coming to the end of

my way
الان حس مي کنم که دارم به تهِ راهم مي آيم
But I know God is my shield and he

won't lead me astray
اما مي دانم خدا حافظم خواهد بود و من را حيران رها

نمي کند
Still I don't know what I'm gonna do
باز نمي دانم چه مي خواهم کنم
I was all right 'til I fell in love with you
روبه راه بودم، تا که عاشق ت شدم

Boys in the street beginning to play
پسر ها توي کوچه شروع مي کنند به بازي
Girls like birds flying away
دخترها مثل پرنده ها پر مي زنند و مي روند
When I'm gone you will remember my

name
وقتي {از دنيا} رفته ام، اسمم را به ياد خواهي آورد
I'm gonna win my way to wealth and

fame
من در راهم به شهرت و ثروت موفق مي شوم
I don't know what I'm gonna do
نمي دانم چه مي خواهم کنم
I was all right 'til I fell in love with you
روبه راه بودم، تا که عاشق ت شدم

Junk is piling up; taking up space
آشغال دارد جمع مي شود، جا مي گيرد
My eyes feel like they're falling off my

face
چشم هام اين حس را مي دهند که انگار دارند از

صورتم مي افتند
Sweat falling down, I'm staring at the

floor
عرق ريخته مي شود، به کف زمين زل زده ام
I'm thinking about that girl who won't be

back no more
دارم به آن دختري فکر مي کنم که ديگر بر نمي گردد
I don't know what I'm gonna do
نمي دانم چه مي خواهم کنم
I was all right 'til I fell in love with you
روبه راه بودم، تا که عاشق ت شدم

Well I'm tired of talking; I'm tired of

trying to explain
خب، از حرف زدن خسته شده م، از سعي براي

توضيح دادن خسته شده م
My attempts to please you were all in

vain
تلاش هام براي راضي کردن ت همه بي هوده بوده
Tomorrow night before the sun goes

down
فردا شب، قبل از اين که خورشيد پايين برود
If I'm still among the living, I'll be Dixie

bound
اگر هنوز بين زنده ها باشم ، راهي جنوب مي شوم
I just don't know what I'm gonna do
فقط نمي دانم چه مي خواهم بکنم
I was all right 'til I fell in love with you
روبه راه بودم، تا که عاشق ت شدم
Copyright © 1997 Special Rider Music
باب ديلن يک بار در تبليغ ويکتورياز سيکرت بازی کرد، به نظرم برای اين که با اين حضرت همبازی شود...حق داشت

0 Comments:

Post a Comment

<< Home